"ماکس" و "لو" با هم عهد می‌بندند که مراسم ازدواجشان ساده و صمیمی باشد و فقط با حضور خودشان و چند شاهد برگزار شود. اما غافل از این هستند که یک مهمانی غافلگیرانه بزرگ با 300 مهمان در انتظارشان است! برنامه‌ریزی آن‌ها برای دورهم جمعی کوچک به یک جشنی شلوغ و غیرمنتظره تبدیل می‌شود. آن‌ها آرزوی یک مراسم کوچک را داشتند، اما حالا باید خودشان را برای یک عروسی به یاد ماندنی و فوق‌العاده بزرگ آماده کنند و ...

بالاخره تعطیلات فرا رسید! ولاد و دوستانش بسیار هیجان زده هستند! ژروم، پدر ولاد، مسئول این کار است. آندره، پدربزرگ ژان و باسیل نیز برای کمک به اینجا آمده است. شش بچه، دو بزرگسال، یک سفر هشت ساعته با قطار. هیچ چیز نمی تواند اشتباه باشد.

هر شب که سوفیا بخواب می رود, پدرش او را به سرزمین قصه ها می برد, یک فیلم فانتزی که در آن داستان های خارق العاده افسانه ای آنها به واقعیت می پیوندد و پدرش در نقش شاهزاده ای قهرمان است و ....